تفاوت FOB و CIF در حمل و نقل چیست؟ (راهنمای کامل)
در زبان مشترک تجارت جهانی، انتخاب تنها سه حرف میتواند میلیونها دلار سرمایه، مسئولیت و ریسک را بین خریدار و فروشنده جابجا کند. این سه حرف، معرف قوانینی به نام اینکوترمز (Incoterms) هستند. در میان این قوانین، دو اصطلاح FOB (Free On Board) و CIF (Cost, Insurance, and Freight) از رایجترین و در عین حال، گیجکنندهترین مواردی هستند که هر تاجری با آنها سر و کار دارد. انتخاب بین FOB و CIF یک تصمیم ساده نیست؛ بلکه یک انتخاب استراتژیک است که مستقیماً بر کنترل شما بر محموله، هزینههای نهایی و میزان ریسکی که متحمل میشوید، تاثیر میگذارد.
اما تفاوت واقعی این دو در کجاست؟ کدام یک برای شما به عنوان خریدار یا فروشنده بهتر است؟ ما در کاویان کالا، به عنوان مشاور و مجری حمل و نقل بینالمللی، قصد داریم یک بار برای همیشه این دو مفهوم را کالبدشکافی کرده و با زبانی ساده، تمام مسئولیتها، هزینهها و نقاط انتقال ریسک را برای شما شفافسازی کنیم تا با اطمینان کامل، بهترین تصمیم را برای معاملات خود بگیرید.
نگاهی کوتاه به اینکوترمز: چرا این قوانین مهم هستند؟
قبل از مقایسه FOB و CIF، باید بدانیم اینکوترمز چیست. اینکوترمز مجموعهای از قوانین استاندارد و بینالمللی است که توسط اتاق بازرگانی بینالمللی (ICC) تدوین شده و وظایف و مسئولیتهای خریدار و فروشنده را در یک معامله بینالمللی به وضوح تعریف میکند. این قوانین مشخص میکنند که در هر مرحله از حمل، چه کسی مسئول پرداخت هزینهها (مانند حمل، بیمه، گمرک) و پذیرش ریسک (در صورت آسیب یا از بین رفتن کالا) است.
آنالیز کامل اینکوترم FOB (Free On Board) – تحویل روی عرشه کشتی
اصطلاح FOB یکی از قدیمیترین و پرکاربردترین قوانین در حمل و نقل دریایی است. وقتی در یک قرارداد از ترم “FOB [نام بندر مبدأ]” استفاده میشود، به این معناست:
تعریف ساده: فروشنده متعهد است کالا را تولید، بستهبندی کرده، امور گمرکی صادرات را انجام داده و آن را در بندر مبدأ مشخص شده، بر روی عرشه کشتی که توسط خریدار معرفی شده، تحویل دهد.
نقطه کلیدی در FOB: لحظه انتقال هزینه و ریسک
مهمترین نکته در FOB این است که به محض قرار گرفتن کامل کالا بر روی عرشه کشتی در بندر مبدأ، تمام مسئولیتها و ریسکها از فروشنده به خریدار منتقل میشود. از این لحظه به بعد، هر اتفاقی برای کالا بیفتد، مسئولیت آن با خریدار است.
وظایف فروشنده در قاعده FOB:
- تهیه کالا و فاکتور تجاری مطابق با قرارداد فروش.
- بستهبندی استاندارد و مناسب برای حمل دریایی.
- انجام کلیه تشریفات گمرکی صادرات در کشور مبدأ و پرداخت هزینههای مربوطه.
- پرداخت هزینه حمل داخلی از انبار خود تا بندر مبدأ.
- پرداخت هزینههای بارگیری کالا بر روی عرشه کشتی (THC).
وظایف خریدار در قاعده FOB:
- انتخاب و معرفی کشتی: خریدار مسئولیت انتخاب شرکت کشتیرانی و رزرو جا بر روی یک کشتی مشخص را بر عهده دارد.
- پرداخت کرایه حمل اصلی: هزینه حمل دریایی از بندر مبدأ تا بندر مقصد به طور کامل بر عهده خریدار است.
- بیمه دریایی: خریدار مسئولیت تهیه و پرداخت هزینه بیمه باربری برای مسیر اصلی دریایی را بر عهده دارد.
- پرداخت هزینههای تخلیه در بندر مقصد.
- انجام تشریفات گمرکی واردات در کشور مقصد و پرداخت حقوق ورودی و مالیات.
- پرداخت هزینه حمل داخلی از بندر مقصد تا انبار نهایی خود.
چه زمانی از FOB استفاده کنیم؟ FOB برای خریدارانی ایدهآل است که میخواهند کنترل بیشتری بر روی فرآیند حمل خود داشته باشند، با یک شرکت حمل و نقل معتبر (مانند کاویان کالا) کار میکنند و میتوانند نرخهای کرایه حمل و بیمه بهتری را مستقیماً مذاکره کنند.
آنالیز کامل اینکوترم CIF (Cost, Insurance, and Freight) – هزینه، بیمه و کرایه حمل
اصطلاح CIF نیز یکی از رایجترین قوانین است و اغلب توسط فروشندگانی که میخواهند خدمات کاملتری ارائه دهند، پیشنهاد میشود. وقتی در قرارداد از ترم “CIF [نام بندر مقصد]” استفاده میشود، به این معناست:
تعریف ساده: فروشنده علاوه بر تمام وظایف خود در حالت FOB، مسئولیت پرداخت هزینه کرایه حمل دریایی اصلی تا بندر مقصد و همچنین تهیه یک بیمه نامه حداقلی برای پوشش ریسک خریدار در طول مسیر دریایی را نیز بر عهده میگیرد.
مهمترین تله مفهومی در CIF: تفاوت نقطه انتقال ریسک و هزینه
اینجا جایی است که بسیاری دچار اشتباه میشوند!
- نقطه انتقال هزینه: در CIF، فروشنده هزینهها را تا رسیدن کالا به بندر مقصد پرداخت میکند (هزینه C + بیمه I + کرایه حمل F).
- نقطه انتقال ریسک: اما برخلاف تصور، ریسک کالا نه در بندر مقصد، بلکه دقیقاً مانند FOB، در بندر مبدأ و پس از قرار گرفتن کالا بر روی عرشه کشتی از فروشنده به خریدار منتقل میشود!
این یعنی اگر کشتی در میانه راه غرق شود، کالا متعلق به خریدار بوده که از بین رفته است و خریدار باید از طریق بیمهای که فروشنده برای او تهیه کرده، پیگیر دریافت خسارت شود.
وظایف فروشنده در قاعده CIF:
- تمام وظایف خود در حالت FOB.
- بعلاوه: قرارداد بستن با شرکت کشتیرانی و پرداخت کامل هزینه حمل دریایی تا بندر مقصد.
- بعلاوه: تهیه و پرداخت هزینه یک بیمه نامه باربری با حداقل پوشش ممکن (مطابق با بند C کلوزهای انستیتو لندن) به نفع خریدار.
وظایف خریدار در قاعده CIF:
- پذیرش اسناد و تحویل کالا در بندر مقصد.
- پذیرش ریسک از بین رفتن یا آسیب دیدن کالا از لحظه بارگیری در مبدأ.
- پرداخت هزینههای تخلیه، انجام امور گمرکی واردات و حمل داخلی تا انبار.
چه زمانی از CIF استفاده کنیم؟ CIF برای خریداران تازهکار که نمیخواهند درگیر پیدا کردن شرکت حمل و بیمه شوند و ترجیح میدهند یک قیمت تمام شده کلی از فروشنده دریافت کنند، گزینهی سادهتری به نظر میرسد.